همراهی که تلفن ماست (2)






تلفن همراه در ایران

یک دهه پس از ظهور اولین تلفن همراه در جهان، ایران نیز در سال ۱۳۵۵ـ ۱۳۵۴ درصدد استفاده از این سیستم برآمد و با بررسی هایی که از سوی شرکت مخابرات ایران و کارشناسان خارجی در همان زمان صورت گرفت این نتیجه حاصل شد که ایران سالانه کشش جذب ۳ تا ۵ هزار مشترک را دارد و اجرای طرح با ۱۰۰۰ شماره پیش بینی شد، اما این تلاش در آن زمان ناکام ماند تا این که در سال ۱۳۶۷ وزارت پست و تلگراف اقدام به طراحی تلفن همراه کرد و با یک تجدیدنظر در این طرح در سال ۱۳۷۲ تجهیزات آن خریداری شد و در مرداد ماه ۱۳۷۳ فاز اول این طرح با ظرفیت ۱۰۰۰۰ شماره ای آغاز به کار کرد.
از بهمن ماه ۱۳۷۴ چرخشی شگرف برای نام نویسی تلفن همراه به وجود آمد به طوری که ۲۰۰ هزار نفر متقاضی تلفن همراه شدند و بیشترین این تقاضا به شهروندان تهرانی اختصاص داشت. آن زمان متقاضیان هزینه ای بالغ بر ۵/۱ میلیون تومان تا ۲ میلیون تومان را جهت خرید سیمکارت تلفن همراه متحمل می شدند که این هزینه تنها به قشر خاصی از افراد جامعه تعلق داشت و افراد زیر سطح متوسط و پایین جامعه هرگز قادر به خرید سیمکارت همراه نبودند. همزمان با این روند بازار فروشندگان دستگاه تلفن همراه و گوشی های همراه نیز در تهران و حتی برخی شهرستان ها به اندازه ای داغ و پردغدغه شد که در بخش مرکزی شهر تهران و حوالی میدان جمهوری و خیابان حافظ مراکز تجاری معتبری به خرید و فروش و تجارت تلفن همراه پرداختند.
این فروشندگان با واردات انواع گوشی های همراه از سراسر جهان در مدل ها و طرح های مختلف زمینه تازه ای به جهت انگیزه مد و مدسازی گوشی ها در میان جوانان و بانوان ایجاد کردند. به گونه ای که در سال ۱۳۸۲ و در حالی که ۲ میلیون و ۴۱۴ هزار و ۸۱۵ تلفن همراه در داخل کشور به متقاضیان واگذار شد، بازار گوشی های موبایل می توانست ۳ برابر آمار ذکر شده را تامین کند.
به مرور زمان و با ورود سیمکارت های اعتباری همراه نه تنها گوشی های همراه بلکه لوازم جانبی و تزیینی این وسیله ارتباط جمعی با رقمی بیشتر از آنچه که خود گوشی ها به خود اختصاص می داد بازارهای جهانی و حتی ایران را قبضه کردند.
این قضیه تبعات منفی اقتصادی را برای خانواده های ایرانی در پیش داشت. هماهنگی رنگ قاب های گوشی همراه و حتی کیف های کوچک نگهدارنده آن با رنگ لباس یا ماشین و... تب داغی را در میان جوانان و نوجوانان ایرانی ایجاد کرد به گونه ای که با ورود یک گوشی تلفن همراه تازه به بازار و رقابت برای به دست آوردن آخرین مدل بازار انگیزه های فرهنگی و اجتماعی جوانان و نوجوانان را در سطح قابل توجهی در معرض آسیب های اقتصادی قرار داد.
به گفته بسیاری از محققان آگاه سازی و ارتقای سطح فرهنگ جامعه و فرهنگ سازی خصوصا در زمینه استفاده از فناوری های نوین ارتباطات، برخوردهای قانونی با متخلفان سایبر از جمله راهکارهای مهم برای مقابله با تبعات منفی این پدیده فرهنگی است.
امروزه که هر انسانی در سراسر کره زمین با تلفن همراه خود با دورترین نقطه جهان ارتباط دارد لازم به نظر می رسد در زمینه مقابله با تبعات منفی آن نیز سرمایه گذاری ها و توجه بیش از پیش صورت گیرد.

ارتباط های پیامکی ما

سال ۱۹۹۰ میلادی بود که سرویس پیام کوتاه یا همان پیامک خودمان در آسیا متولد شد. چند سالی طول کشید تا با تکمیل فناوری های جانبی به بلوغ و ظهور برسد و بتواند محبوبیت همگانی پیدا کند تا این که در سال ۲۰۰۳ میلادی و ۱۳۸۱ شمسی در ایران متولد و مورد استفاده و بهره برداری قرار گفت.
تحقیقات نشان می دهد طریقه ارسال پیامک و محتوای آن با توجه به فرهنگ هر جامعه تغییرات چشمگیری دارد. از این رو پیامک هایی که درجامعه ما بخصوص در میان نسل جوان تبادل می شود دارای خصوصیاتی چون اختصار، ایجاز و حتی به کارگیری زبان محاوره است.
مرحوم دکتر زریاب خویی نقل می کند که وقتی قشون شوروی در جنگ جهانی دوم در ایران بود، شخصی از تبریز به برادر خود چنین تلگراف کرد که: تهران، خیابان فلاحت، تیمچه کرامت، اخوی هدایت، روس وارد، اموال غارت، ابوی مفقود، جاده ها مسدود، والده رحلت، همگی سلامت، قربانت عنایت...
با توجه به آنچه ذکر شد، ادبیات تازه تاسیس توسط جوانان امروزی ما نیز بی شباهت به مقوله فوق نیست. به کار بردن کلمه SLM به جای Salam یا TNX به جای Thanx همان متشکرم یا CLM به جای Call me با من تماس بگیر یا PLZ به جای Pleaze از جمله اصطلاحات رایج در ارسال پیامک و ادبیات تلفن همراه امروزی است. یک پژوهشگر اجتماعی می گوید فرهنگ استفاده از فناوری همراه، جدا از فرهنگ عمومی جامعه و نحوه واکنش مردم در برخوردهای روزمره با زندگی و حواشی آن نیست. متاسفانه فرهنگ استفاده از تلفن همراه در ایران با فراز و نشیب هایی که داشته به گونه ای بومی ـ ایرانی در آمده که بنابر ویژگی های اجتماعی ایران نیز دستخوش تغییر و تحولات می شود.
اگر کمی به دغدغه های امروزی تان دقت کنید، درمی یابید که در عصر هجوم ماشین ها و تکنولوژی با آن که تلفن همراه ارتباطات ما را گسترش داده، اما به نحوی دامنه ملاقات هایمان را به کمترین میزان ممکن کاهش داده است. به واقع، آن زمانی که از ارتباط کمتری برخوردار بودیم برای ملاقات هایمان مصمم تر اقدام می کردیم.
به نظر می رسد استفاده از تلفن همراه و بسترسازی فرهنگی برای آن نیز باید مانند سایر برنامه های فرهنگی مربوط به مسائل شهروندی مورد توجه قرار گیرد. پیش از آن که ظهور پدیده هایی با تکنولوژی های برتر، آینده ارتباطی جامعه مان را تحت الشعاع فاصله های قومی و ریشه ای قرار دهد.

پرستیژ اجتماعی

یک کارشناس علوم اجتماعی در این زمینه گفت: به طور کلی مردم در کشور ما نسبت به محصولات تکنولوژیک تاخر فرهنگی دارند به این معنی که ممکن است بسیاری از آنها فرهنگ درست استفاده کردن از این وسیله را ندانند و صرفا جنبه های جانبی آن را مد نظر قرار بدهند.
تلفن همراه در ابتدای ورود به فرهنگ ما به یک پرستیژ اجتماعی تبدیل شده بود و بیشتر از کاربرد آن طبقه اجتماعی و تجملاتی فرد را نشان می داد، اما به محض گسترده شدن آن در سطح جامعه این جنبه، اصلاح یافت تا این که مردم آن را به عنوان یک امر بدیهی در زندگی پذیرا شدند.
اما آنچه بیش از همه و با ورود این تکنولوژی در بین مردم رواج یافت فرهنگی بود که از سوی تولیدکننده به مصرف کننده ها تزریق شد، فرهنگی به نام امکانات جانبی تلفن همراه مانند دوربین، امکانات ضبط و پخش موسیقی و حتی بازی های رایانه ای!
به گفته هادی معیری نژاد بر خلاف تلفن ثابت که بیشتر جنبه ارتباطی آن مد نظر است استفاده از تلفن همراه تحت الشعاع مظاهر تکنولوژیک آن قرار گرفت، یعنی به واسطه همراه بودن جزیی از شخصیت ما محسوب شد و جنبه های ظاهری آن اهمیت یافت. این قضیه تولیدکننده ها را بر آن داشت تا هر روز با افزودن تکنولوژی های جدید که بسیاری از ما حتی درباره چگونگی استفاده از آنها اطلاعات کافی نداریم سود کلانی را از آن کمپانی های خود کنند.
به هر حال آنچه مسلم است فرهنگ تلفن همراه به سمت فرهنگ مصرف زدگی پیش می رود و این مقوله نیز مانند سایر مقولات تکنولوژیک در زندگیمان با حاکمیت تجمل گرایی دست به گریبان است.
منبع:روزنامه جام جم